مردی که از زندان آشویتس در لهستان (قتلگاه آدم سوزی نازی ها) توانست فرار کند، دکتر ویکتور فرانکل اتریشی بود و با توجه به کشتارها، خودکشی ها و فجایع زیادی که با چشم خودش دیده بود، روان پزشک-روانشناسی بسیار متبحر و همچنین مدیر مدرسه فعالی شده بود.
او در آغاز هر سال تحصیلی برای معلمان مدرسه این نامه را می فرستاد:
« کسی هستم که از یک اردوگاه اسیران جان سالم به در برده است.
چشمانم چیزهایی دیده که چشم هیچ انسانی نباید میدیده، اتاق های گازی را دیدم که توسط بهترین و ماهرترین مهندسین ساختمان، ساخته شده بودند.
بهـترین و متخصصترین پزشکانی را دیدم که کودکان را به شکل ماهرانه ای مسموم می کردند.
نوزادانی که توسط آمپول های پرستارهایی مـُردند که بهترین پرستاران بودند، انسان هایی که توسط فارغالتحصیلان دبیرستان ها و دانشگاه ها سوزانده شدند. »
چیزی که از شما میخواهم این است که:
برای انسان شدن دانش آموزان تلاش کنید و تلاش شما موجب تربیت «جانورانِ دانشمند» و «بیماران روانیِ ماهر» نشود. خواندن، نوشتن، ریاضیات و… زمانی اهمیت پیدا میکند که به انسان شدن کودکان کمک کنید و این کلید انسان بودن این کودکان در آینده میباشد.
پزشک شدن ، مهندس شدن ، متخصص شدن ، کار سختی نیست و میشه با چند سال درس خوندن بهشون رسید و چه بسا امروز ما در جامعه هم پزشکان زیادی داریم و هم مهندسین زیادی داریم. اما بزرگترین ثروت ما انسانیت و اخلاق ما هست که با هـیچ مدرکی قابل مقایسه نیست…!
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید: