ایرانشهر، یعنی سرزمین ایرانیان و به طور کلی، ایدهای است که همزمان با روی کار آمدن ساسانیان آشکار ایرانشهر، یعنی سرزمین ایرانیان و به طور کلی، ایدهای است که همزمان با روی کار آمدن ساسانیان آشکار شد. به نظر من، در وهله نخست، ایرانی بودن و سرزمینی که آنها در آن زندگی میکردند ـ که از نظر دینی، عموما زرتشتی بود ـ به عنوان ایرانشهر نامیده میشد؛ اما در قرن ششم هجری این دیدگاه به طور کامل تغییر کرده بود و یک یهودی، مسیحی و یا مسلمان ایرانی، به طور کلی شهروند ایرانشهر به حساب میآمد.
این حقیقت را منابع قانونی آن زمان یعنی مادیان هزار دادستان نشان میدهد که در مقابل قانون شاه (دادشاه) هر کسی که به آن اطاعت میکرد، میتوانست قسمتی از این سرزمین و به معنای دیگر، شهروند ایرانشهر باشد. در حقیقت با عبور از عصر دیدگاههای مذهبی ساسانیان و پا فراتر نهادن از دیدگاه ایرانی به مثابه یک زرتشتی، توانستند ایران و ایده ایرانشهر را نجات دهند و پس از فروپاشی این سلسله، همچنان مفهوم ایرانشهر، توانست که پایدار بماند و به حیات خود تداوم فرهنگی و سیاسی ببخشد.