عدم تمایز نقد کانتی و نقد هگلی مارکسی توسط مترجم نامی فلسفه
️ دکتر حسن محدثی
بحث از دو خاطرهی نامطلوب از آثار دریابندری شروع شد تاکید من این بود که مترجم و متفکر متمایز اند و تجلیل از ترجمههای کسی، نیازمند دانش فنی و مقابلهی متن ترجمه شده با متن اصلی است تمرکز من بر این بود که به تجلیل بسنده نکنیم و نقد را با آن همراه نماییم اینک نقدی بر یکی از مقدمههای مترجم نامی عزتالله فولادوند تقدیم میشود
از متن
در معنای هگلی مارکسی نقد، نقد فرآیند آزادشدن از زنجیرهایی است که سوژه را در قلمروی فراسوژهای (قلمرو تاریخ) به بند کشیدهاند نزد هگل و مارکس نقد نفی امر متعین است مثلا هگل میگوید برده در رابطهاش با خدایگان و از درون امکانات موجود در همین رابطه به “فراسوی شرایط فعلی موجودیت خود رشد میکند” (کانرتون ۱۳۸۵ ۱۷)
متن کامل را در جستارها بخوانید
جامعهشناسی