جامعه شناسی خودکامگی(تحلیل جامعه شناختی ضحاک ماردوش)
نویسنده: علی رضاقلی
نظام سیاسی ایران از میان انواع نظام های شناخته شده، نظام خودکامگی بوده است، یعنی نظامی که به ظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواستههای خود را تحمیل میکند… در نظام خودکامگی ترس جان مایهٔ رابطه بین پادشاه و مردم است. فردوسی در داستان “ضحاک ماردوش” دو مار را که مغز انسانها خوراکشان است نماد این خودکامگی قرار میدهد و آرزوی استقرار نظامی و استوار و شاهی دادگستر و مردمانی دل آگاه و عدالت پرور را درسر میپرورد. اما چه میشود که ریشههای خودکامگی همچنان در اعماق تاریخ ما می پاید و می ماند.
جامعه شناسی خودکامگی از خلال هزارتوهای تاریخ دیر سال ایران و ایرانیان، به جستجوی علل و عوارض دیرپایی و ماندگاری خودکامگی در نظام سیاسی و فکری می پردازد و با جستجو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریه های نوین جامعه شناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خودکامگی دارد.