باید یک دکمهی قطع وجود داشته باشد که وقتی کسی ترکت میکند بتوانی آن را فشار دهی و بگویی: تو دمار از روزگار من درآوردی و من هم دیگر تو را دوست ندارم.
من دکمهای نخواستم که به یک صندلیپران وصل باشد تا بتوانم او را از جهان هستی بیرون بیندازم، فقط دکمهی کوچکی میخواهم که او را از قلبم بیرون بیندازم.
اژه_هایی_در_اعماق_آبی_دریا
کت_کرولی