آگاهی، صرفا به معنای در معرض اطلاعات قرار گرفتن و باخبر شدن نیست؛ چه بسیار اطلاعاتی که پیدا میکنیم، اما چون در نگاه اول، با باورهای قبلی ما همخوان نیستند، و یا پذیرش آنها نیازمند تن دادن به سختیِ ایجاد تغییر و تحول در زندگی است، آنها را نادیده میگیریم.
آگاهی یعنی نسبت به آنچه که در درون ما در قبال اطلاعات بیرونی در جریان است، اشراف داشته باشیم؛ بدانیم که در مواجهه با هر عامل، چه افکاری در ذهن ما به جریان میافتند، چه باورهایی وجود داشتهاند که فراخوانی میشوند و سر برمیآوردند، چه هیجاناتی پدیدار میشوند، و از کجا نشأت میگیرند.
تأمل کنیم که به چه دلایلی، عاملی برای من، مثلا جذاب یا نفرتانگیز است، و یا بسیار مهم یا بیاهمیت است، و …؛ و به چه دلایلی، افراد دیگری در جامعه من و یا دنیا وجود دارند، که نسبت به همین عامل یکسان، نگرش و هیجانات متفاوت و چه بسا متضاد با من دارند؛ و نسبت به اینگونه سؤالات، به درک عمیق و بینش دست پیدا کنیم.
-
1 ️گاﻫﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
-
2 معرفی کتاب قدرت عاد
-
3 انگیزشی پرهیز از وعده
-
4 من، چیزهایی نیستم که برام اتفا
-
5 اکثر انسانها برای بهبود زندگی
-
6 فقط چونکه راه من متفاوته، به ا
-
7 گاهی اوقات ممکنه در شرایط دشوا
-
8 تو نه یک برنده به دنیا اومدی و
-
9 آزاد هستی که انتخاب کنی، اما
-
10 همهی انسانها به دنبال زندگی