میخواهم کمی از خودم را ببرم به خیالی دور …
انجا که سپیدارهای بلند در آغوشِ اسمان می رقصند؛
و اسبهای وحشی در چمنزار های رنگ پریده بی مهابا می تازند . … ..
دورتر ها ؛کودکان بادبادکهای خود را ناشیانه به باد می سپارند ..
کاش جای ان کودکی بودم که تمام گریه هایش از سرِ ربودن بادبادکش به دست ِِباد بود و تو …..
نه .. تو دورتر از انی که در خیالی دور بگنجی ..💘