سلطان محمود غزنوى بابت سرودن شاهنامه وعده ۵۰ هزار سکه طلا داده بود که پس از حسادت وزیر دربار، زیر وعده زد و حتى به شاهنامه نگاه هم نکرد.
سالها بعد در حمله به هند وزیرش شعرى از شاهنامه خواند و سلطان از کارش پشیمان شد.
هنگامى که به غزنین رسید ۶۰ هزار سکه طلا بار شتر براى فردوسى فرستتد اما کاروان که به دروازه شهر رسید پیکر فردوسى را از دروازه دیگر شهر بیرون بردند