همرنگ جماعت نشدن به ناتوانی اقتصادی و ضعف معنوی ترجمه میشود بدین ترتیب، برای این که صنعت فرهنگ درست عمل کند، نیازی نیست مردم حقیقتا دروغها و گزافه گویی هایش را بپذیرند؛ همین کافی است که به جای محرومیت اجتماعی، سرگرم شدن را ترجیح دهند همانطور که آدورنو بعدها میگوید، اگر صنعت فرهنگ تضمین دهد که اوقات خوشی را برای مصرف کنندگان فرهنگی، حتی اگر زود گذر باشد رقم بزند، آنان فریبی را که به هر حال بر آنها آشکار است دوست خواهند داشت به این معنا، صنعت فرهنگ مصرف کنندگان خود را تولید میکند این صنعت انسانها را به صورتی قالب ریزی میکند که به شکلی بیوقفه در هر محصولی بازتولید شوند .
آدورنو و هورکهایمر، فیلسوفان سینما، مهرداد پارسا، ص۵۳