📝نظر نیچه دربارهی حقیقت
نیچه میگفت: اینکه اینقدر میگویند حقیقت، چه کسی این را در نظر ما اینقدر مقدس کرده است؟
هیچ توجه پیدا کردهاید که اولاً حقیقت را پیدا کردن هیچ ضرورت ندارد و ثانیاً اگر حقیقت را پیدا کردید، دیگر نمیتوانید زندگی کنید مثالی که او میزد این بود:
اگر دختر خیلی زیبایی که به خواستگاری او رفتهاید، خداوند چشمی به شما بدهد که هفتاد سال دیگرش را ببینید، فوری برمیگردید، خیلی خوب است که نمیبینید، اگر سرنوشت او را میدیدید اصلاً به خواستگاری او نمیرفتید.
حقیقت بهگونهای است که نمیتوان با آن زندگی کرد.
📚استاد مصطفی ملکیان – تاریخ فلسفه غرب، جلد ۳
خجالتی بودن و عدم اعتماد به نفس
-
1 انگیزشی تغییرات را بپذیری
-
2 ما برای سهتار نواختن سالها ب
-
3 دکتر اسلامی ندوشن وقتی تأکید ب
-
4 تا مردم کار را فقط برای درآمدش
-
5 زرتشت، تو با چنین بیایمانی با
-
6 باید دنبال شادیها گشت؛ چراکه
-
7 وقتی تصمیم میگیری یک احساس را
-
8 شاید من بهتر میدانم که چرا بش
-
9 نیچه میگوید این وظیفه انسان ن
-
10 شاید من بهتر میدانم که چرا بش